آشیانه  پر مهر ما آشیانه پر مهر ما ، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره
وب مامان منتظروب مامان منتظر، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

رایان کوچولو

آجی گلم تولدت مبارک....

             آجی گلم تولدت مبارررررررررررررررررررکککککککککککککککک                                                                ایشالله که صدوبیست ساله بشی مهربونم                 &...
10 شهريور 1394

مامان تولدت مبارک....

سلام مامان مهربونم.....  من فندق کوچولوتم که دارم از پیش خدا باهات حرف میزنم    ...   مامان خوشگلم فقط اومدم تا بهت بگم تولدت مبارک ایشاالله سال دیگه منم پیشت باشم و با هم تولدت رو جشن بگیریم . منم یه بوس گنده رو لپ قشنگت بکنم و بهت بگم که چقدر دوست دارم ...   ولی مامان خوبم الان هم که پیشت نیستم و هنوز زمینی نشدم نبینم یه وقت غصه بخوری و ناراحت باشی که چرا نمیام پیشتا...   مامان خوبم من از خدا پرسیدم که چرا منو نمیفرستی پیش مامانم تا اینقدر ناراحت نباشه و غصه نخوره . تا اونم منو بغل کنه و بخنده و خوشحال باشه . میدونی مامان ...
10 شهريور 1394

خسته ام

سلام گل مامان عزیز مامان بازم نشد بازم شما مهمون دلم نشدی. دیروز که نیومدن شما قطعی شد اینقدر گریه کردم حتی کلاس هم نرفتم. از عصر همش قرص خوردمو خوابیدم تا نیومدن شما کمتر حس بشه. عروسکم دوست نداری بیای پیش مامانی؟دوست نداری من مامان بشم؟بخدا بهترین چیزا رو برات فراهم میکنم ،هم من هم بابای عاشق بچه هاییمبهت قول میدم بهت بد نگذره. عروسک نمیدونی چقدر دلم شمارو میخواد.دلم واسه بغل کردنت پر میکشه،آخه چرا نمیای؟ مامانی خیلی خسته ام،خسته ام از نبودنت،از این قرص خوردنا،انتظار بیخود کشیدنا ،حسرت خوردنا. دیگه دارم دیوونه میشم.خداجون دیگه  چقدر بگم چراااا؟؟ عزیزم دختر که بودم همیشه به همه میگفتم میترسم من اینقدر بچه دوست دارم ماما...
18 خرداد 1394

دلم داره میترکه

سلام خوشگلم خوبی.؟؟. عزیزم چی بگم ؟از اینکه دلم داره میترکه؟یا اینکه دلم میخواد بمیرم ؟ خیلی ناراحتم مامانی.دلم خیلی خیلی خیلی هوس بچه کرده . خداجون دلم بچه میخواد  چرامنو لایق نمیدونی؟ نمیدونم چرا این روزا بیشتر از همیشهدلم هواتو کرده؟!،! خداجون خدای خوب و مهربونم یه نگاهی به منه حقیر هم کن دلم یه بچه از روح خودم میخواد.
22 ارديبهشت 1394

دلم گرفته

سلام عروسک خوبی ؟؟ عروسکم با یه وقفه نسبتا طولانی اومدم. نیومدم چون نمیخواستم زیاد به شما فکر کنم ،نیومدم چون دکتر گفت استرس سمه. خیلی خودمو سرگرم کردم سعی کردم کمتر به شما فکر کنم. عروسکم ولی بازم نشد بازم نیومدی بازم دلم شکست . خداجون مگه نمیگن از رگ گردن نزدیکتری ؟پس چرا نمیشنوی صدامو ؟؟ خیلی دلم گرفته خیلی خسته شدم خدا  زندگیم یکنواخت شده دلم نی نی میخواد خیلی دلم میخواد بغلش کنم واسش اسم انتخاب کنم . وقتی به همسرس فکر میکنم دلم میخواد بمیرم آخه اون اینماه خیلی امیدوار بود خیلی خداجون فقط دلم میخواد بدونم توان چی رو دارم پس میدم ؟  
15 ارديبهشت 1394

دکتر

سلام عروسک  عزیزم امروز ساع6نوبت دکتر دارم برم ببینم چی میشه عزیزم من تحت نظر دکترپور برفه ای هستم اگر ایندفعه هم نتیجه ای نگرفتم میخوام دکترمو عوض کنم ولی اینو هم بگم که این دکتره هم خیلی خوبه ها. عزیزم واسم دعا کن.
18 فروردين 1394

تولد بابا احسان

سلام کلوچه خوبی خوشمزه؟؟؟؟؟؟ عزیزم 11فروردین تولد بابایی بود 25سالش تموم شد و رفت توی 26 سال. وااااای بابایی پیر شد عزیزم شوخی میکنما بابایی هنوزم خیلی جوونه حالا کووووووو تا پیر بشه کلوچه صبح 11فروردین من رفتم خونه باباجون و اونجا واسش کیک درست کردم البته اینم بگم که خاله فریما هم یکم کمکم کرد. هنوزم واسش کادو نخریدم آخه همیشه وسط تعطیلاته واسش بعد از عید کادو میخرم بابایی دیگه میدونه که همیشه کادو بعد از عید گیرش میاد. اینم عکسای کیک       ...
18 فروردين 1394

سیزده بدر

سلام عروسک ملوسکم خوبی قربونت بره مامانی؟؟ عزیزم روز 12فروردین منو بابایی ومامان جون و باباجون حرکن کردیم به سوی دا راب خونه بابابزرگ های من طهر رسیدیم خونه بابا بزرک امیر بعد از نهار منو زندایی یاسی و مامان جون رفتیم خونه بابابزرگ ساری عصر زندایی یاسی آش دوغ پخت  وهمه دور هم توی حیاط زیر نمنم بارون خوردیم البته قبلش منو خاله فریما و زندایی یاسی و طاهره و افشین دایی فردینم و محمد  وسطی بازی کردیم خیلی خوش گذشت. روز سیزده بدر هم همگی با هم رفتیم بیرون خیلی بودیم:منو بابایی ،مامان جون باباجون،دایی فرشید و زندایی،خاله فریما وعمو رامین،دایی فردینو خانواده،عمو جلیل و خانواده،رضا و مریم،دایی ساسان وافشین،دوتا بابابزرگ،بی بی و ننه،ط...
17 فروردين 1394